بررسی مقایسه‌ای چارچوب قراردادی بیع متقابل و قرارداد نفتی ایران (IPC) در خصوص حقوق مالکیتی، شناخت ذخایر و رژیم مالی

Authors

  • الهه قربانی دانشجوی دکتری دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی
Abstract:

در نتیجۀ انعقاد و اجرای چندین قرارداد بیع متقابل در طول نزدیک به سه دهه در پروژه‌های صنعت نفت و گاز کشور، ایرادهای این چهارچوب قراردادی، به ویژه از دیدگاه شرکت‌های بین‌المللی خارجی آشکار شده است. تخصیص نیافتن سهمی از نفت و گاز تولیدی به پیمانکار و در نتیجه، طرح ابهامات در خصوص امکان شناخت ذخایر موضوع قرارداد، کوتاه بودن مدت این قراردادها و عدم مشارکت شرکت‌های نفتی در مرحلۀ تولید و نامقبول بودن رژیم مالی این قرارداد برای شرکت‌های بین‌المللی خارجی، به عنوان بخشی از این ایرادات همواره مورد اشارۀ طرف‌های خارجی قراردادهای شرکت ملی نفت ایران بوده است. در راستای حل ایرادات مطروحه در خصوص قرارداد بیع متقابل و جذب منابع مالی به پروژه‌های نفت و گاز کشور، قرارداد جدید نفتی ایران از سوی شرکت ملی نفت ایران معرفی شد. مقالۀ پیش رو به بررسی تطبیقی قرارداد بیع متقابل و قرارداد نفتی ایران در زمینه‌های مالکیت، شناخت ذخایر و سیستم مالی می‌پردازد و سرانجام به این نتیجه می‌رسد که مالکیت ذخایر نفت و گاز و نیز نفت و گاز تولیدشده در قرارداد جدید، همچون بیع متقابل به پیمانکار منتقل نمی‌شود. همچنین، مطابق دستورالعمل PRMS ، پیمانکار قرارداد نفتی ایران نیز مشابه پیمانکار قرارداد بیع متقابل، قادر به شناخت ذخایر نفت و گاز موضوع قرارداد است. همچنین، صرف‌نظر از اِعمال پاره‌ای اصلاحات در سیستم مالی قرارداد جدید، همچنان می‌توان ایراداتی به آن وارد کرد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

تحلیل مقایسه‌ای رژیم مالی قراردادهای بیع‌متقابل و قرارداد نفتی ایران (IPC) مطالعه موردی میدان آزادگان

نظام یا رژیم مالی حاکم بر قراردادها از مهمترین وجوه تفاوت قراردادهای بالادستی صنعت نفت  با یکدیگر است.  به لحاظ اقتصادی، رژیم مالی قراردادها از دو منظر کارآمدی نظام طراحی شده و میزان سهم‌بری (واقعی) طرفین از پروژه قابل مقایسه است. مقایسه قراردادهای بیع‌متقابل با قرارداد جدید نفتی ایران (IPC) از دو منظر ملاحظات اقتصادی کارآمد بودن رژیم مالی و میزان واقعی سهم‌بری پیمانکار خارجی (از طریق شبیه‌سازی...

full text

ارزیابی نظام مالی قراردادهای نفتی بیع متقابل و قرارداد جدید نفتی ایران با ‌استفاده از تکنیک ‌TOPSIS‌

یکی از مهم‌ترین بخش‌های قراردادهای نفتی، رژیم مالی است. شروط مربوط به رژیم مالی، اختصاصی بوده و بر اساس مذاکرات طرفین تنظیم می‌شود و نقش بسزایی در موفقیت قراردادها و رضایت طرفین از آن دارد. در مقاله حاضر ماهیت و ساختار نظام مالی در قراردادهای بیع متقابل و قرارداد جدید نفتی ایران معرفی گردیده سپس با مرور متون مربوط به نظام مالی و مصاحبه با خبرگان نسبت به انتخاب معیارهای ارزیابی تأمین مالی اقدام ...

full text

مطالعۀ مقایسه‌ای جذابیت اقتصادی و مالی قراردادهای جدید (IPC) و بیع متقابل نمونۀ موردی میدان نفتی در بلوک اناران

در طول سالیان گذشته که قراردادهای بیع متقابل به منظور توسعۀ میادین نفت و گاز کشور مدنظر قرار می‌گرفت، این امکان برای سرمایه‌گذاران و شرکت‌های داخلی و بین‌المللی فراهم بود تا با استفاده از چارچوب این قراردادها، قراردادهای خدماتی را اجرایی کنند اما دست‌اندرکاران با توجه به وضعیت کشورهای رقیب، بازخوردهای سرمایه‌گذاران، پیمانکاران و کارفرمایان و در تلاش برای جذب سرمایۀ بیشتر برآن شدند تا الگوی جدید...

full text

مقایسه تطبیقی کارایی رژیم مالی قراردادهای بیع متقابل و قراردادهای نوین نفتی ایران

مقایسه­ی کارایی ِنظام مالیِ قرارداد بیع­متقابل و قرارداد نوین نفتی در مورد یک میدان نفتی به عنوان نمونه­ی موردی با استفاده از مدل سازی مالی، هدف اصلی این پژوهش می­باشد. به منظور انجام این مقایسه، شاخص­های نرخ بازگشت سرمایه، دوره­ی بازگشت سرمایه، شاخص سودآوری و ارزش فعلی خالص برای پیمانکار و برای کشور میزبان، شاخص سهم دولت به کار گرفته شده است. علاوه بر این، آنالیز حساسیت بر روی قیمت نفت، با در نظ...

full text

ارزیابی کارآمدی تأمین مالی به روش قرارداد بیع متقابل در توسعه میادین نفتی

عمده کشورهای دارنده ذخایر نفت و گاز از دانش مدیریت پروژه، بخصوص مدیریت مگاپروژه‌‌ها، امکانات مالی و فناوری پیشرفته برای اجرای پروژه‌های خود بهره‌مند نیستند. بنابراین بدین منظور از شرکت‌های بین‌المللی و خارجی استفاده می‌کنند. در این راستا، روش‌های قراردادی، یکی از عوامل تعیین‌کننده است. در چارچوب قراردادها، نمی­توان هزینه استفاده از منابع مورد استفاده در اجرای پروژه‌ها را برای کشور میزبان حداقل ...

full text

تحلیل حساسیت متغیرهای اصلی جریان نقدی در قرارداد IPC و مقایسه آن با قرارداد بیع متقابل مطالعه موردی: میدان دارخوین

در این مقاله نرخ بازگشت سرمایه و عوامل ریسکی که شرکت­های بین المللی، در قراردادهای نفتی IPC با آن مواجه می­شوند، بررسی شده و به طور خاص برای قرارداد میدان دارخوین مدلسازی شده است. بدین منظور مهم­ترین عوامل ریسکی که می­تواند منجر به کاهش نرخ بازده پیمانکار در این قراردادها شود، نظیر قیمت نفت، سطح تولید، هزینه­های سرمایه­ای، هزینه­های عملیاتی و دستمزد (پاداش) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحلی...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 4  issue 2

pages  547- 570

publication date 2018-09-23

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023